احمد شاملو
احمد شاملو، شاعر، نویسنده، فرهنگ نویس، ادیب و مترجم ایرانی، در بیست و یکم آذرماه سال ۱۳۰۴ در تهران؛ در خانه ی شماره ی ۱۳۴ خیابان “صفیعلیشاه” به دنیا آمد. تخلص* او در شعر، “الف. بامداد” و “الف. صبح” بود. پدرش، “حیدر” نام داشت که تبار او به گفته ی شاملو در شعری از مجموعهی مدایح بیصله، به کابل برمیگشت؛ نام مادرش، “کوکب عراقی” بود. شاملو دورهی کودکی خود را به دلیل شغل پدر که افسر ارتش بود، در شهرهایی چون “رشت”، “سمیرم”، “اصفهان”، “آباده” و “شیراز” گذراند؛ به همین دلیل شناسنامه ی او در شهر رشت گرفته شده است.
وی دوران دبستان را در شهرهای “خاش” و “زاهدان” و “مشهد” سپری کرد و از همان دوران به گردآوری مواد فرهنگ عامه پرداخت. او دوره ی دبیرستان را در شهرهای “بیرجند” و “مشهد” و “تهران” گذراند و با به پایان رساندن سال سوم در دبیرستان “ایرانشهر” تهران، به شوق آموختن دستور زبان آلمانی در سال اول دبیرستان صنعتی ثبتنام کرد.
در اوایل دهه ی ۲۰ خورشیدی پدرش برای سر و سامان دادن به تشکیلات از هم پاشیده ی ژاندارمری به “گرگان” و “ترکمن صحرا” فرستاده شد. از این رو شاملو همراه با خانواده به “گرگان” رفت و به ناچار در کلاس سوم دبیرستان ادامه ی تحصیل داد. وی در همان زمان در فعالیتهای سیاسی شمال کشور شرکت کرد و بعدها در تهران دستگیر شد و به زندان شوروی در رشت منتقل گردید. پس از آزادی از زندان با خانواده به رضائیه (ارومیه) رفت و تحصیل در کلاس چهارم دبیرستان را آغاز کرد. با به قدرت رسیدن پیشهوری و جبهه ی دموکرات آذربایجان به همراه پدرش دستگیر شد و به مدت دو ساعت جلوی جوخه ی آتش قرار گرفت تا از مقامهای بالا کسب تکلیف کنند. سرانجام آزاد شد و به تهران بازگشت و برای همیشه ترک تحصیل نمود.
مقاله زندگینامه استاد شهریار را هم بخوانید
ازدواج نخست و چاپ نخستین مجموعه ی شعر
شاملو در سن بیست و دو سالگی، ۱۳۲۶، با “اشرف الملوک اسلامیه” ازدواج کرد. هر چهار کودک او، “سیاوش”، “سامان”، “سیروس” و” ساقی” نتیجه ی این ازدواج هستند. در همین سال، نخستین مجموعه ی اشعار او با نام “آهنگهای فراموش شده” به چاپ رسید و همزمان کار در نشریه هایی مثل “هفته ی نو” را آغاز کرد.
وی در سال ۱۳۳۰ شعر بلند “بیست و سه” و مجموعه اشعار “قطع نامه” را به چاپ رساند و در سال ۱۳۳۱ به مدت دو سال، مشاوره ی فرهنگی سفارت مجارستان را به عهده داشت.
دستگیری و زندان
با کودتای ۲۸ مرداد در سال ۱۳۳۲ و بسته شدن فضای سیاسی ایران، پلیس مجموعه ی اشعار شاملو با نام “آهنها و احساس” را در چاپخانه سوزاند و با یورش ماموران به خانه ی او، ترجمه ی “طلا در لجن” اثر “ژیگموند موریس” و بخش عمده ی کتاب “پسران مردی که قلبش از سنگ بود” اثر “موریوکایی” با شماری داستان کوتاه نوشته ی خود شاملو و تمام یادداشتهای کتاب “کوچه” از بین رفت و با دستگیری “مرتضی کیوان”، نسخههای یگانه ای از نوشته هایش از جمله “مرگ زنجره” و “سه مرد از بندر بیآفتاب”، از سوی پلیس ضبط شد که دیگر هرگز به دست نیامد.
شاملو فرار کرد، اما پس از چند روز به دست ماموران در چاپخانه ی روزنامه اطلاعات دستگیر شد و به عنوان زندانی سیاسی او را به زندان موقت شهربانی و زندان قصر بردند. در زندان علاوه بر شعر، به نوشتن دستور زبان فارسی روی آورد و داستان بلندی به روش “امیر ارسلان” و “ملک بهمن” نوشت که در انتقال او از زندان شهربانی به زندان قصر از بین رفت. سرانجام شاملو در سال ۱۳۳۴ پس از یک سال و چند ماه از زندان آزاد شد.
دانلود مقاله کامل زندگینامه احمد شاملو