فتاوای فقهاء در رابطه با بلوغ دختران
با بررسی اقوال فقهاء در رابطه با بلوغ دختران میتوان گفت: 4 نوع فتوا در این رابطه ارائه شده است.
- دختران با رسیدن به سن 9 سالگی بالغ میشوند اگر چه به بلوغ جنسی نرسیده باشند. بعضی این فتوا را مشهور دانسته و بعضی اجماعی میدانند.
- دختر در سن 10 سالگی بالغ میشود.
- بلوغ دختر در 13 سالگی میباشد و با رسیدن به سن 13 سال تمام دختر شرعا بالغ میشود.
- با توجه به اختلاف احکام بلوغ دارای مراتبی است.
فتوای اول
مشهور علمای امامیه قائل به بلوغ دختران در 9 سالگی بوده و جمعی از آنان ادعای اجماع کردهاند. حتی صاحب جواهر میفرمایند: «تحصیل اجماع ممکن است».
صاحب جواهر عبارتی را از مرحوم شیخ طوسی در «نهایة» نقل میکند: «هو (التسع) الصحیح الظاهر من المذهب لانه لا خلاف بینهم ان حد بلوغ المرئة تسع سنین فاذا بلغتها و کانت رشیدة سلم الوصی الیها و هو بلوغها الوقت الذی یصح ان نعقد علی نفسها عقدة النکاح و یحل البعل الدخول بها بغیر خلاف بین الشیعة الاثنی عشریة.
این عبارت ظهور در اجماع دارد.
مرحوم علامه حلی در تذکره الفقهاء میفرماید: «الذکر و المرئه مختلفان فی السن …. فالانثی بمضي تسع سنین عند علمائنا».
این بیان ظهور در اجماع دارد. گروه دیگری از فقهاء ادعای شهرت نمودهاند. از آن جمله خود علامه در کتاب مختلف الشیعه که فرمودهاند: «الثانی: الحکم ببلوغ المرأة لتسع سنین و هو المشهور».
محدث بحراني مينويسد: «و بلوغ التسع بمعني كمالها في الانثي علي المشهور».
عبارات فقهاء در این رابطه بسیار است ولی همانطور که گفته شد جمعی آن را اجماعی میدانند و گروهی نیز تعبیر به شهرت کردهاند. آنچه در این ميان میتوان قاطعانه اظهارنظر کرد، این است که یک شهرت قویهای در این مساله وجود دارد که بلوغ دختر به 9 سالگی است.
فتوای دوم
در بین فقهاء تعداد انگشتشماری قائل به بلوغ دختران در 10 سالگی شدهاند.
شیخ طوسی در کتاب الصوم «المبسوط» میفرماید: «اما البلوغ فهو شرط فی وجوب العبادات الشرعیه». وحده الاحتلام فی الرجال و الحیض فی النساء او الانبات او الاشعار او یکمل له خمس عشرة سنه و المرئة تبلغ عشر سنین.
ابن سعید در کتاب الجامع للشرایع مینویسد: «و بلوغ المرئة و الرجل بالاحتلام» و تختص المرأة بالحيض و بلوغ عشر سنین».
ابن حمزه در کتاب «الوسیله» نیز این قول را پذیرفته است. «بلوغ المرئة باحد شیئین: الحیض او تمام عشر سنین».
البته جناب شیخ طوسی در کتاب الحجر و جناب ابن حمزة در کتاب النکاح از سخن و فتوای اول خود برگشتهاند و قائل به بلوغ دختر در 9 سالگی شدهاند.
فتوای سوم
بلوغ دختر در سیزده سالگی میباشد. در میان علمای پیشین، به کسی که بر این قول اعتماد کرده باشد برنمیخوریم جز آنچه از محقق کاشانی ظاهر میشود.
فتوای چهارم
گوناگونی بلوغ به خاطر گوناگونی تکلیف، این قول را فیض کاشانی اختیار کرده است.
«و التوفیق بین الاخبار یقتضی اختلاف معنی البلوغ بحسب السن بالاضافة الی انواع التکالیف، کما یظهر مما روي فی باب الصيام انه لا یجب علی الانثی قبل اكمالها الثلاث عشرة سنة، الا اذا حاضت قبل ذلک و ما روی فی باب الحدود «ان الانثی تو اخذ بها و هی توخذ لها تامة، اذا اکملت تسع سنین». الی غیر ذلک مماورد فی الوصیه و العتق و نحوهما انها تصح من ذی العشر.
البته احتمالات دیگری به غیر آنچه که به آن فتوا داده شده است مطرح است که در مبحث بعد، هنگام آوردن روایات مربوط به بلوغ دختران روشن خواهد شد.
مبحث دوم: روایات مربوط به بلوغ دختران و دستهبندی آنها
آنچه در این مبحث در پی آن هستیم اولا دستهبندی روایات راجع به بلوغ دختران با توجه به مودای آنان و احتمالاتی که از مضمون آنها در رابطه با بلوغ دختران مطرح میشود میباشد ثانیا آوردن یک روایت برای هر دسته به عنوان نمونه بدون بررسی سند آنها. البته گاهی از بیانات علماء نسبت به صحیحه یا موثقه بودن روایات استفاده خواهد شد. موضوع حل تعارض بین این روایات و نتجهگیری نهایی کاری بسیار طاقتفرساست که نیازمند به احاطهی کامل و بحثی مفصل میباشد که از عهده این تحقیق خارج است.
در ابتدا یک تقسیمبندی کلی از روایات با توجه به مودای آنها را بیان میکنیم و سپس ذیل هر عنوان یک روایت را از باب نمونه مطرح مینماییم:
قسم نخست: روایاتی هستند که بر معیار بودن دیدن خون حیض در بلوغ دختران دلالت دارند.