شیعه کیست؟
شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق میشود، یکی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر. در زبان عربی در اصل به معنای یک، دو یا گروهی از پیروان است. در قرآن این لفظ چندین بار به این معنا به کار رفتهاست. برای نمونه در آیه ۱۵ سوره قصص درباره یکی از پیروان موسی از عنوان شیعه موسی و در جای دیگر از ابراهیم به عنوان شیعه نوح یاد میکند.[۴] در تاریخ اسلام لفظ شیعه، به معنای اصلی و لغویاش برای پیروان افراد مختلفی به کار میرفت. برای مثال، گاهی از شیعه علی بن ابیطالب و گاهی از شیعه معاویه بن ابیسفیان نام برده شده. اما این لفظ به تدریج معنای اصطلاحی پیدا کرد و تنها بر پیروان علی که به امامت او معتقدند اطلاق میشود. و با تعالیم جعفر بن محمد به صورت یک مذهب مستقل درآمد.
«شیعه» در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته میشود که به خلافت و امامت بلافصل علی معتقدند، و بر این عقیدهاند که امام و جانشین پیامبر اسلام از طریق نصّ شرعی تعیین میشود، و امامت علی و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت شدهاست. همچنین است که از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است:
ما نزد رسول الله بودیم که علی بن ابی طالب وارد شد در این هنگام پیامبر فرمودند: «قسم به کسی کـه جـان من در قبضهی قدرت اوست این مرد (اشاره به علی) و شیعهی او روز قیـامت رستـگارانند» آنگاه بود که آیه خیرالبریه نازل شد.
﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ﴾(سورهی بینة-آیهی ۷)
باورها
باورهای سازمانیافته و کلامی شیعه امروز بر این است که تبیین و تفسیر امر دین پس از پیامبر و اداره امور مسلمانان بر عهده اشخاصی است، که از سوی خدا معین شده و دارای ویژگیهایی همچون عصمت و عدالت هستند، این افراد امام نامیده میشوند. نخستین امام شیعیان علی است. بر پایه باور شیعه، اصول دین شیعیان پنجگانهاست و علاوه بر سه اصل دینتوحید، نبوت و معاد به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند. اصل عدل بین شیعیان و معتزله تا حدی مشترک است و اصل امامت ویژه این مذهباست. شیعیان همچنین مانند بسیاری دیگر از فرق اسلامی بر معاد جسمانی بسیار تاکید دارند وگرچه برخی شبههها و احتمالات درباره روحانی بودن معاد مطرح شدهاست، اما همواره از طرف علمای شیعه و سنی از جمله شیخ طوسی، خواجه نصیرالدین طوسی و امام محمد غزالی جواب داده شده و بر جسمانی بودن معاد تاکید شدهاست، تا آنجا که ابن سینا با آنکه معاد را در دوصورت جسمانی و روحانی قابل تصور میداند، اما میگوید: … معادی که در شرع نقل شدهاست، راهی برای اثبات آن جز از طریق شرع و تصدیق إخبار پیامبر نیست. وآن معادیست که برای بدن است. اگرچه قرنها پس از وی، صدرالمتالهین شیرازی به اثبات آن فائق آمد. .
- اصول کافی/ من لا یحضره الفقیه