سجده واجب در قرآن
این آیات، دستور سجده به صورت فعل امر آمده است و میدانیم كه خداوند در قرآن به شیوة مردم با آنها سخن گفته است، و وقتی مردم دستوری را از یك شخص بزرگی میشنوند، انجام آن را واجب میدانند و فهم آنها از آن سخن این است كه آن كار باید فوراً انجام شود.
حال وقتی خداوند به عنوان آفریننده، پروردگار و مدیر جهان هستی چنین دستوری میدهد به طریق اولی انجام آن بر بندگان لازم و ضروری است. با دقت در مضامین آیات این سورهها و سیاق آیات و توجه به فضای نزول این سورهها می توان به برخی از حكمتهای این فرمان الهی پی برد.
خداوند در این سورهها و سورههای دیگر مردم را دعوت به تدبر و تفكر در آیات خداوند و آفریدههای او میكند تا با دید واقعی به عالم بنگرند و به دور از تعصب و تقلید جاهلانه، دنبال حقیقت بروند. در این صورت میبینید كه آفریدگار هستی و پروردگارشان یكی است، تنها رو به سوی او میكنند و فقط او را عبادت میكنند و از او یاری میجویند
در این سورهها به خلقت انسان و آسمانها و زمین اشاره شده است. خداوند در قرآن ضمن بیان كیفیت خلقت انسان و مراحل آن به خود آفرین گفته و فرموده «فَتَبارِكَ اللهُ اَحسَنُ الخالِقین» «بزرگ است خدایی كه بهترین آفرینندگان است»همچنین خداوند خلقت آسمانها و زمین را سختتر، شدیدتر و بزرگتر از خلقت انسان اعلام كرده و فرموده: «لَخَلْقُ السَمواتِ و الارضِ اكبَرُ مِنْ خَلْقِ النّاسِ» «همانا آفرینش آسمانها و زمین از آفرینش انسانها مهمتر است.»
با دقت در سیاق آیات این سورهها، انسان به عظمت بیانتهای خداوند پی میبرد، تدبیر او را در تمام عالم مشاهده میكند، همه چیز را وابسته به لطف او میبیند و بازگشت همه چیز را به سوی او میبیند. با این حال خود را در برابر او پست و بیمقدار احساس میكند و در مقابل آن غنی بالذات اعتراف به فقر خود میكند در چنین حالی سزاوار است كه ظاهر و باطن باهم همراه و هماهنگ شوند و با ذرات عالم كه همه حمد و تسبیح حضرتش را میگویند هم نوا شوند.
این سورهها در فضای شرك آلود مكه نازل شدهاند. آنجا كه برای بتها و معبودهای دروغین سجده میكردند. مشركان خداوند را به عنوان خالق هستی قبول داشتند ولی او را پروردگار نمیدانستند آنها میگفتند: خداوند تدبیر امور عالم را به واسطههایی سپرده است و آنها شفیعان ما نزد خداوند هستند و ما با عبادت و پرستش آنها خود را به خدا نزدیك میكنیم.
خداوند با باطل اعلام كردن این تفكر، خالقیت و ربوبیت را مخصوص خود اعلام كرد و عبادت را نیز مخصوص خود دانست و برای اینكه شرك عملاً از جامعه زدوده شود، دستور میدهد كه برای او سجده كنند و او را پرستش كنند و با این عمل به او تقرب جسته، روح یكتاپرستی و توحید را در جامعه زنده كنند.