فرهنگ ايثار و شهادت
ترويج فرهنگ ايثار و شهادت و تلاش براي احياء آن براي مقابله با تهاجم فرهنگي موضوعي است كه نيازمند بررسي ابعاد مختلف آن است.ايجاد كردن و سپس توسعه يك فرهنگ در ميان يك جامعه، فعاليتي تدريجي و زمانبر است. البته بعضي از حوادث تاريخ در ايجاد و گسترش يك فرهنگ نقش تسريع كنندهاي دارند. مثلاً در خصوص توسعه و گسترش شهادت در جوامع، حوادث بزرگي نظير حماسه عاشورا، نهضتها و قيامهايي كه بعد از آن در طول تاريخ تشيع به وقوع پيوسته و در زمان معاصر، پديده انقلاب اسلامي با رهبري امام خميني (ره) و سپس جنگ تحميلي و دفاع مقدس 8 ساله، در رشد و تسريع و گسترش فرهنگ شهادت در ميان جوامع از جمله لبنان و فلسطين نقش داشتهاند. امّا براي تداوم و گسترش اين فرهنگ در زمان كنوني چه بايد كرد در اين نوشتار، ابتدا شهادت و فرهنگ شهادت طلبي، تعريف و سپس عوامل تقويت و تضعيف اين فرهنگ بررسي شده است. شهادت، مرگي از نوع كشته شدن است كه شخص مؤمن، آگاهانه و با اختيار و به خاطر اهدافي كه از منظر دين، مقدس شمرده شده است، آن را بر ميگزيند كه قرآن كريم از آن به معناي «قتل في سبيل الله» ياد كرده است.
ايثار و شهادت و جامعه
امروز ما در جامعهاي در حال گذار زندگي ميكنيم. در نتيجه، بسياري از ساختارهاي موجود در حال تغييرات نسبتاً محسوس است. ساختارهايي از قبيل معيشت، اهداف روابط كاري و نوع مشاغل، ارزشها و فرهنگ، محتويات آموزش در اشكال رسمي و غير رسمي و … در حال تحول است.
تحولات مذكور در بالا، ناشي از عوامل متعددي است كه بخشي از آنها دروني و بخشي از نيز بيروني است. يكي از عمدهترين عوامل تحولات فرهنگي، گسترش ارتباطات و تبادل اطلاعات و هم چنين وسايل ارتباط جمعي است و از محصولات آن فاصلهي نسلها است كه طبق آن نوجوانان و جوانان با ارزشها و هنجارهاي سنتي بيگانه شده و از آن فاصله ميگيرند (بحران هويت).
به هر حال، در شرايط فعلي شايد بتوان گفت كه ما بيش از هر زمان ديگر به دور از شعار و با توجه به واقعيتهاي جامعه نياز به ارزشيابي و بازشناسي و نيز برنامهريزي عملي فرهنگي داريم. بنابراين، در ضرورت پرداختن هر چه جديتر و واقع بينانهتر به بخش فرهنگ كه طبعاً داراي ارتباطات عميقي با ساير حوزهها مانند اقتصاد، سياست و امور اجتماعي و … است كه نميتوان ترديدي اعمال داشت.
فرهنگ داراي ويژگيها و كاركردهاي بسياري است كه وقوف به آنها ميتواند ما را در انتخاب راه كارهاي فرهنگي ياري رساند. فرهنگ از طريق اجتماعي شدن است كه منتقل ميشود.
در نتيجه، بايستي براي اشاعهي فرهنگ ايثار و شهادت، مكانيزمهاي جامعه پذيري را مطالعه نمود و دانست كه انسان از طريق نهادها است كه با يكديگر ارتباط برقرار ميسازند و اين معنا يعني «ايثار و شهادت»، نمادي است كه حاصل ارزشهاي فرهنگي است و نماد علامتي است كه ميتواند مظهر يك چيز عادي و ارزشي شود.
فلسفه وجودي فرهنگ ايثار و شهادت از نظر اسلام
آيين مقدس اسلام، آيين توحيد، عقل، فطرت، رشد، كمال، صلح، صفا، مهر و محبت و آيين تعليم و تربيت است.
اسلام ميخواهد قلوب انسانها را از راه ارتباط با شرك و كفر، بت و بت پرستي و بندگي نسبت به بندگان پاك كند.
اسلام دعوتش را با دليل و برهان و موعظه حسنه و جدا احسن شروع ميكند و از اين راه سعي ميكند انسان منحرف از فطرت توحيدي را به صراط مستقيم برگرداند. اسلام موضعگيري عليه فطرت توحيدي را كه به ضرر خود موضع گيران و مزاحم مؤمنان پاك دل است، نميپسندد و چنانچه ببيند دشمن عالم با معاند جاهل در زمينهي رشد انسان و انسانيت مانع ايجاد ميكند، خود را به خاطر اقامهي حق، مجبور به جهاد ميبيند و براي او جهاد ابتدايي يا دفاعي فرقي نميكند.آنچه براي او اهميت دارد، پاك سازي حيات انسان از آلودگي شرك، كفر، فسق و فجور و بت پرستي است .اكنون كه روشن شد براي چه هدف والايي در اسلام سخن از جهاد و مبارزه به ميان آمده است، ضروري است به بررسي ارزشهاي ايثار و شهادت در آيين جهاد و مبارزه پرداخته شود.
ايثار و از خود گذشتگي امري است ديني، اخلاقي و انساني و بسيار نيكو و پسنديده كه در هر آيين و مذهبي ستوده شده و دربارهي آن سفارشات زيادي شده است. ايثار در فرهنگ اجتماعي، سياسي و اقتصادي اسلام به عنوان اوج وارستگي مؤمن و نشانهي بارز پيوستگي به خدا و مكتب تلقي شده و در قرآن از آن براي آزمودن صلاحيت رهبري امامت نام برده شده است.حضرت ابراهيم (ع) پيش از رسيدن به امامت، با ايثار آزمايش شد و امام علي (ع) و حضرت فاطمه (س) به خاطر ايثار مورد ستايش قرآن قرار گرفتند. علي (ع) در ايثار جان، آن چنان پيش رفت كه حتي بر جبرييل و ميكاييل پيشي گرفت و ملائك و عالم آسمانها را به حيرت واداشت و عامل مباهات پروردگار عالم شد.همچنين واقعهي عاشوراي حسيني، نقطهي اوج و قلهاي از ايثار و شهادت در طول تاريخ تشيع به شمار ميرود كه سرشار از نكات عبرت آموز براي تمام شيعيان و مسلمين جهان اسلام به شمار ميآيد.
فرهنگ ايثار و شهادت از ديدگاه امام خميني (ره)
حضرت امام خميني (ره) براي شهادت چنان ارزش و اهميتي قايل بود كه در آثار مكتوب و بيانات خويش آن را به «فوز عظيم» «توفيق عزت» «عزت ابدي» «سعادت هميشگي» «چراغ هدايت ملتها» «افتخار جاوداني» «اوج بندگي و سير و سلوك در عالم معنويت» «هديهاي براي افراد لايق» «آزادي روح» «رهايي از زندان» «عامل پيروزي» «ديدن جمال جميل او- جَلَّ و عَلا-» «شيرينتر از عسل» و … ياد ميكند و ايثارگري و شهادت را ميراثي گران بها ميداند كه از اوليا و انبياء به ارث رسيده است.
امام خميني (ره) فرمودند:
«جوانان عزيزم كه چشم اميدم به شماست! با يك دست قرآن و با دست ديگر سلاح را برگيريد و چنان از حيثيت و شرافت خود دفاع كنيد كه قدرت تفكر توطئه عليه خود را از آنان سلب نماييد. و چنان با دوستان خود رحيم باشيد كه از ايثار هر چه داريد، نسبت به آنان كوتاهي ننماييد. آگاه باشيد كه جهان امروز دنياي مستضعفين است و دير يا زود پيروزي از آنان است و آنان وارثين زمين و حكومت كنندگان خدايياند» .
عوامل تقويت و گسترش فرهنگشهادت طلبي:
- تلاش براي اشاعه و تعليم معارف حقه قرآني به منظور تقويت ايمان، اعتقاد و يقين مردم نسبت به مبدأ و معاد. در قرآن كريم[2]، خداوند داستان ساحراني را نقل ميكند كه از سوي فرعون مأموريت داشتند از طريق سحر با موسي مبارزه كنند بعد از اينكه، موسي ـ عليه السّلام ـ با معجزه الهي (انداختن عصاي خود) سحر آنها را باطل كرد، آنها به سجده افتاده و گفتند: ما به پروردگار موسي و هارون ـ عليهما السّلام ـ ايمان آورديم. و ايمان آنان ايماني محكم و استوار شد. بطوري كه وقتي فرعون، آنها را به قطع دست و پا و به صليب كشيدن بر درختان نخل، تهديد كرد، آنها قاطعانه در جواب گفتند: «سوگند به آن كسي كه ما را آفريده، هرگز تو را بر دلايل روشني كه براي ما آمده مقدم نخواهيم كرد». و هر حكمي كه ميخواهي بِكُن و… در نهايت در مقابل تهديدات هولناكِ فرعون، عاشقانه مرگ با شهادت را آن هم با فجيعترين وضع پذيرا شدند. و اين چيزي جز تأثير مستقيم ايمان و يقين قلبي به خداوند سبحان و وعدههاي او نيست.
بنابراين بر مسئولان فرهنگي جامعه است كه از روشهاي متنوع در ترويج و تعليم ايمان و معنويت مردم كوشا باشند.
- عامل دومي كه در تقويت و گسترش فرهنگ شهادت ميتواند تأثير داشته باشد؛ تلاش براي تقويت روحيه صبر و استقامت در مؤمنين است. چرا كه مجاهدت و شهادت در راه خدا، مستلزم تحمل مشقات و مصائب فراوان است. قرآن كريم، در مورد تأثير اين عامل بر روحيه و فرهنگ شهادت طلبي در مؤمنين، يكي از ويژگيهاي مردان الهي را كه همراه پيامبران در جنگها شركت ميكردند، ويژگي صبر دانسته و ميفرمايد: «آنها هيچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنها ميرسيد، سست و ناتوان نشدند و خداوند استقامت كنندگان را دوست دارد.»[3]
مرحوم شيخ صدوق در معاني الاخبار مطلبي را در مورد استقامت امام حسين ـ عليه السّلام ـ از امام سجاد ـ عليه السّلام ـ نقل ميكنند كه: «در روز عاشورا بعد از اينكه جنگ شديدي در گرفت و عدهاي از ياران و خاندان آن حضرت به شهادت رسيدند و بدنهايشان قطعه قطعه شد، تعدادي از اصحاب نگران شدند، امّا چهره حسين بن علي ـ عليه السّلام ـ لحظه به لحظه آرامتر و درخشانتر ميشد، آنان به يكديگر ميگفتند، به حسين بن علي ـ عليهما السّلام ـ نگاه كنيد از مرگ هيچ هراسي ندارد. امام حسين ـ عليه السّلام ـ با شنيدن اين جمله فرمود: «اي بزرگ زادگان صبور باشيد و بدانيد مرگ همانند پلي است كه شما را از رنج و سختي عبور داده، به بهشت وسيع و نعمتهاي جاويدان آن منتقل ميكند»[4].
- سومين عاملي كه ميتواند در ترويج فرهنگ شهادت طلبي مؤثر باشد، تقويت روحِ غيرت در جامعه اسلامي است. چرا كه غيرت، نيرويي است كه هر انساني را به دفاع از ارزشها و مقدسات وا ميدارد.
حضرت فرمودند: «ان الله غيور و يحب الغيور» خداوند غيور و غيرتمند است و انسان غيرتمند را دوست دارد. وقتي كه تعهد و غيرت از جامعهاي رخت بربندد و افراد جامعه نسبت به ارزشهاي فرهنگي، ملي و مذهبي خود بيتفاوت شوند، قهراً در مقابل تهاجم دشمن هيچ عكس العملي از خود نشان نخواهند داد يا اگر هم نشان بدهند، عكس العملي ضعيف و حقيرانه خواهد بود. امّا اگر روحيه غيرت ديني و احساس مسئوليت و تعهد در جامعهاي حكمفرما شد، ديگر هيچ مهاجمي نميتواند به آن جامعه چشم طمع داشته باشد. در اين رابطه، اشاعه و ترويج فرهنگ عاشورا (كه حاكي از احساس تعهد شديد و غيرت آقا اباعبدالله الحسين ـ عليه السّلام ـ در مقابل بيبند و باري حاكمان وقت و اشاعه آن به ساير جامعه اسلامي بود) ميتواند به عنوان بهترين راهكار مورد استفاده قرار گيرد.
بررسي عوامل تضعيف فرهنگ شهادت طلبي:
آنچه در تبيين عوامل تقويت فرهنگ شهادت طلبي گذشت، فقدان يا تضعيف آنها، ميتواند به عنوان عوامل تضعيف فرهنگ شهادت طلبي تلقي شود. و اگر بخواهيم آنها را از هم تفكيك كنيم به دو دسته تقسيم ميشوند:
- عوامل دروني؛
- عوامل بيروني.
- عوامل دروني، كه غالباً به ضعف ايمان و بينش افراد در توحيد عملي آنها برميگردد:
1 ـ 1. ترس، در شرايط ضعف ايمان، يكي از شيوههاي نفوذ شيطان در انسان، القاء ترس و تقويت آن در ابعاد مختلف است، آيه ذيل دال بر اين مطلب است:
«إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» (آل عمران / 175)
ترجمه: فقط شيطان است كه پيروان خود را ميترساند، از آنها نترسيد و از من بترسيد اگر ايمان داريد.
نشاني اين ترس اين است كه غالباً در جايي به انسان القاء ميشود كه مكلف به انجام يك تكليف اجتماعي (نظير امر به معروف و نهي از منكر، جهاد و پيكار در راه خدا)، است كه احتمالاً و گاهي قطعاً ضرري، متوجه او شده و آسايش و راحتي او را به خطر مياندازد. 2 ـ 1. دنياگرايي (با تمام مظاهر آن)، يكي ديگر از موانع ايجاد و رشد فرهنگ شهادت در جامعه اسلامي است كه اين هم به ضعف ايمان و باور آنان نسبت به سراي آخرت و روز حسابرسي بر ميگردد:
امير المؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ در تشييع جنازهاي شركت كرده بود. صداي خنده مردي را شنيد، فرمود: «كانّ الموت فيها علي غيرنا كُتب، و كأنّ الحق فيها علي غيرنا وَجَبَ، و كانّ الذي نري من الاموات سَفَرٌ عما قليلٍ الينا راجعون! نبوّئِهُم، اجداثهم، و نَأكل تُراثَهُمْ، كانّا مخلِّدون بَعدَهم إثم قد نسينا كلّ واعظٍ و واعظه، و رُمينا بكلِّ فادحٍ و جائِحَه»[11]. ترجمه: «گويي مرگ در دنيا، بر غير ما نوشته شده، و گويي حق بر غير ما واجب گشته، گويي اين مردگاني را كه ميبينيم، مسافراني هستند كه بزودي بسوي ما باز ميگردند، آنها را در قبرشان ميگذاريم و ميراث آنها را ميخوريم، گويي بعد از آنها جاودانيم، ما هر واعظ و اندرز دهندهاي را فراموش كردهايم و هدف مصائب سنگين و آفاتي كه هر اصل و فرع را نابود ميكند قرار گرفتهايم». بنابراين يكي از عوامل بازدارنده حركت سريع دنياگرايي، ياد مرگ و احوال قبر و برزخ و قيامت است و وقتي اين يادآوري با معرفت و بينش همراه شد، دلبستگيها كم و تمايل و گرايش به مسائل معنوي و اخروي از جمله پيكار در راه خدا و شهادت در آن راه بيشتر ميشود.
3 ـ 1. ضعف روحيه غيرت ديني نيز از عوامل تضعيف روند توسعه فرهنگ شهادت است. خداوند در قرآن كريم در خصوص منافقان ميفرمايد: «وَ قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالاً لاَتَّبَعْناكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمانِ يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ» (آل عمران / 167).
به آنها گفته شد بياييد در راه خدا نبرد كنيد يا حداقل از حريم خود دفاع كنيد، آنها گفتند، اگر ميدانستيم جنگي روي خواهد از شما پيروي ميكرديم (امّا ميدانيم جنگي نميشود) آنها در آن هنگام به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان، به زبان خود چيزي ميگويند كه در دلهايشان نيست و خداوند به آنچه كتمان ميكنند آگاهتر است».از اين آيه بر ميآيد كه اگر اينها غيرت ديني داشتند از دين الهي دفاع ميكردند و اگر غيرت ناموسي داشتند حداقل از خود و از ناموس خود دفاع ميكردند.
- عوامل بيروني مؤثر در تضعيف توسعه فرهنگ شهادت كه آنان نيز با ضعف ايمان و اعتقاد و معرفت افراد جامعه اسلامي در اين رابطه تأثيرگذار هستند:
- تضعيف اعتقادات و باورهاي ديني مردم از طريق تحريف حقايق و معارف و شبهه افكني و القاء اين مطلب كه دين در اداره زندگي بشر ناتوان و ناقص است.
- ترويج فساد و بيبند و باري و آزادي ارتباطات نامشروع، از طريق فيلمها، مطبوعات و… .
- توليد و توزيع و گسترش مصرف مواد مخدر و مسكرات، كه هر كدام از موارد ذكر شده در تضعيف روحيه ديني و غيرتزدايي كافي هستند. بنابراين با توجه به موارد ذكر شده (عوامل تقويت و تضعيف فرهنگ شهادت) براي توسعه اين فرهنگ مقدس لازم است كه مسئولان تعليم و تربيت، روحانيت و تمام افرادي كه در فرهنگ مردم تأثيرگذار هستند، تلاش خود را متمركز بر ارائه معارف قرآني در همه جوانب و تبيين مناقب و جوانب مختلف زندگي معصومين ـ عليهم السّلام ـ نمايند تا در سايه معرفت به اين دو سفارش گرانبهاي پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، راه را از چاه باز شناخته و غيرت ديني و روحيه دفاع از ارزشها در آن تقويت شود.
منابع:
[1] . انصاريان، حسين؛ يار عاشقان (تفسير صحيفه سجاديه) ج7 ، سازمان تبليغات اسلامي، 1373.
[2] . سوره طه، آيات 70 تا 73.
[3] . آل عمران، 146.
[4] . شيخ صدوق، معاني الاخبار، تهران: مكتبه الصدوق، ص 289 به نقل از مجله معرفت، شماره 59، مرداد 1381، ص 53.
[5] . برگرفته از استاد شهيد مطهري، جاذبه و دافعه علي ـ عليه السّلام ـ، قم، دفتر انتشارات اسلامي (جامعه مدرسين) بيتا، ص 45.
[6] . محمد تقي مجلسي، بحار الانوار، ج 27، روايت 58، باب 4، نرم افزار علوم اسلامي.
[7] . محمد تقي مجلسي، بحار الانوار، ج 74، روايت 186، روايت 3، باب 13، نرم افزار علوم اسلامي.
[8] . شهيد مطهري، جاذبه و دافعه (همان)، به نقل از بحار الانوار، ج 21.
[9] . جواد سليماني، مقاله: نگاهي به ويژگيهاي اصحاب سيد الشهداء ـ عليه السّلام ـ به نقل از تاريخ طبري، ج 5، ص 435، مجله معرفت، شماره 59، مردادماه 1381.
[10] . استاد شهيد مرتضي مطهري، قيام و انقلاب مهدي به ضميمه شهيد، با اندكي تصرف، قم، صدرا، چ 5، رجب 1398.
[11] . المعجم الفهرس الفاظ نهج البلاغه، سيد كاظم محمدي و محمد دشتي، به ضميمه نهج البلاغه، ترجمه آقايان امامي و آشتياني، حكمت 122، صفحه 199، قم، انتشارات امام علي ـ عليه السّلام ـ ، چ دوم، آبان 1369