علت تفرقه افکنی میان شیعه و سنی
هجوم بیگانگان و استعمارگران و تلاش آنها برای عقب نگاه داشتن کشورهای جهان اسلام برای استثمار منابع انسانی و طبیعی و تداوم سلطهی غرب بر این کشورها با سرکار آوردن حکام فاسد و دست نشانده و سرگرم کردن مسلمانان به تفرقه و جنگهای داخلی و جانشین ساختن شعارهای استعماری همچون، ناسیونالیزم، پان عربیسم برای آنان کارساز بوده است. آنها با عمق بخشیدن به شکافهای موجود بین مسلمانان؛ و دامن زدن به تعصبهای قومی و مذهبی؛ و حمله به باورهای یک گروه به بهانهی حمایت از عقاید گروه دیگر، اتحاد و یکپارچگی مسلمانان درهم شکسته و آنان را سرگرم این گونه درگیریها کرده و افکار آنان را از مسایل اصلی منحرف سازند.
رهبر انقلاب در این زمینه میفرمایند: «در این کار، انگلیسیها از بقیهى دشمنان استعمارى، متبحرترند؛ در ایران، ترکیه و کشورهاى عربى و در شبه قارهى هند، اینها سالها زندگى کردهاند و با رموز کار آشنا هستند که چگونه مىشود سنى را علیه شیعه تحریک کرد و چگونه مىشود شیعه را علیه سنى تحریک کرد، اینها خوب بلدند و کردهاند. از بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، این حرکت استعمارى شدت گرفت … به خاطر این که جمهورى اسلامى توانست یک هدف بزرگى را به دست آورد و به یک قلهى بزرگى برسد و آن قله عبارت بود از «بیدارى دنیاى اسلام»، انگیزه و داعیهی اختلاف افکنان و جبههى استکبار براى ایجاد اختلاف، شدیدتر و قویتر شد»[3]البته این اختلاف افکنی فقط به مسألهی شیعه و سنی معطوف نمیشود بلکه گاهی این اختلافها بین مذاهب اهل سنت و گاهی از اختلافها بین مذاهب تشیع و گاهی هم از اختلافهای قومی قبیلهای نمایان میشود.
اختلافها میان مسلمانان یکی از علل عقب ماندگی
بدون شک یکی از عوامل مهم در عدم پیشرفت مسلمانان در سدههای اخیر، اختلافهای قومی و مذهبی بوده است. وقتی جهان وارد هزارهی دوم میلادی شد، مسلمانان به عنوان ابرقدرت محسوب شده و حاکمان آنها در جامعهی جهانی برترین و شهرهای آنها مرکز علم و تجارت بودند. دانشمندان مسلمان نیز به عنوان صاحبان علم و صنعت مغزهای متفکر عصر به شمار میآمدند و جهان اسلام مرکز فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زمان بوده است. اما آن شوکت و عظمت مسلمانان چه شد؟ چرا در قرن حاضر نمیتوانیم شاهد آن عظمت اسلامی باشیم؟ تاریخ اسلام نشان میدهد به همان نسبت که جوامع مسلمانان برای دستیابی به علم و توسعه برای تقویت دنیای اسلام تلاش کردند، اختلاف مذهبی و قومی، بخش عظیمی از انرژی امت را برای خود صرف کرده است.
علت مهم در عقب ماندگی مسلمانان وجود همین اختلافهای بینتیجه بوده است. تردیدی نیست که اگر مسلمانان از تعالیم وحی فاصله نمیگرفتند و قوام سیاسی و وحدت اجتماعی خود را حفظ میکردند، به پیشرفتهای قابل ملاحظهای دست پیدا میکردند. مسلمانان اگر به جای درگیریهای بیهوده و اتلاف منابع خود، دست وحدت به یکدیگر بدهند و به ریسمان الهی چنگ بزنند، اینک نیز میتوانند قدرتی بزرگ با امکاناتی وسیع در سطح جهان باشند و با چند برنامه و استفاده از استعدادها، از نظر فنآوری نیز به رقابت با دیگران بپردازند.
اتحاد دشمنان اسلام با یکدیگر
اتحاد و یکپارچگی اثر معجز آمیزی در پیشرفت اهداف، سربلندی و پیروزی اجتماعها دارد. هیچ موضوعی هم چون اتحاد و انسجام اقوام و ملتها اثربخش نیست. وحدت کلمه، همدلی و همرنگی دشمنان مسلمانان حاکی از این نکته است که آنان بهخوبی از این مسأله آگاه هستند و اسلام را دشمن مشترک دانسته و آن را یگانه مانع در برابر سلطهی استکباری خود میدانند از این رو با تمام اختلافهای دینی و ایدئولوژیکی، نژادی، منطقهای و سیاسی در تمام جوانب در حال نزدیک شدن به هم هستند و با یکدیگر برای از بین بردن اسلام یک کاسه شدهاند.
به عنوان مثال نزدیک شدن مذاهب مسیحی به یکدیگر با توجه به اختلاف مذهبی شدیدی که میان کاتولیک و پروتستان هست و همچنین نزدیک شدن یهودیان و مسیحیان با وجود دشمنی تاریخی و مذهبی تا آن جا که یکی از عوامل مهم مصلوب شدن مسیح را اهل یهود میدانند و اتحاد کشورهای اروپایی با یکدیگر با وجود جنگها، کشتارها و درگیریهای قومی، سیاسی و ایدئولوژیکی که بین کشورهای اروپایی وجود داشته همه و همه حاکی از این اتحاد شوم میباشد
ALi
2016-09-08 at 7:18 ق.ظ
سلام به همه : شیعه و سنی برادر هستن و هر دو بعد از وفات پیامبر وجود داشتن ولی وهابیت سیصد سال هست که به وجود امده .وهابیان پسران یزید : معاویه و امثال اینا هستن (( در ضمن ما نباید کاری به دین بقیه داشته باشیم در ان دنیا هر کس جواب گوی دین خودش هست امیدوارم که همه جای جهان انتخاب دین ازاد شود و درگیری بین ۲دین یا مذهب وجود نداشته باشد)) ببخشید اگر اشکال یا …در نوشته هایم وجود داشت مطلب را سریع نوشتم.