احساساتی که خوردن مواد غذایی به ما میدهد، همیشه خوشایند نیست. مطالعات نشان میدهند که ۱۱ درصد از کل وعدههای اصلی و میان وعدههایی که به صورت روزانه میخوریم، باعث میشوند احساس گناه کنیم.
این واقعیت که غذا خوردن میتواند بار عاطفی داشته باشد، حرف جدیدی نیست. به همین دلیل است که اغلب افراد خوردن پوره سیب زمینی مامان پز را به غذاهای مجلل ترجیح میدهند. اما احساساتی که خوردن مواد غذایی به ما میدهد، همیشه خوشایند نیست. مطالعات نشان میدهند که ۱۱ درصد از کل وعدههای اصلی و میان وعدههایی که به صورت روزانه میخوریم، باعث میشوند احساس گناه کنیم. ما عادت داریم که وعدههای غذایی خود را بر حسب درست و غلط انتخاب نماییم و فکر میکنیم که احساس گناه بعد از خوردن غذا یک امر طبیعی است؛ در حالی که چنین نیست. بخشی از مشکل به این برمیگردد که مواد غذایی سیاه و سفید نیستند. از این رو، انتخابهای خاکستری بسیاری وجود دارد. مثلا میدانیم یک کیک شکلاتی به اندازه یک سیب سالم نیست، اما آن را میخوریم. با این حال، آنچه میخوریم تا حد زیادی تحت کنترل ما قرار دارد. در واقع، تصمیمی که برای خوردن یک خوراکی گرفته میشود، یک تصمیم آگاهانه است. از این رو، وقتی تصمیم میگیریم یک برش از کیک شکلاتی بخوریم، میدانیم که بهتر است آن را نخوریم، اما میخوریم.
علاوه بر این، وجدان آدم نیز اغلب پس از خوردن چند تکه پیتزا یا نصف ظرف کیک شکلاتی تحت تاثیر قرار میگیرد. در این مورد، زنان بیشتر از مردان از خوردن یک خوراکی احساس پشیمانی میکنند. محققان دانشگاه کرنل دریافتند وقتی که زنان و مردان با هم غذا میخورند، زنان بیشتر احساس میکنند که پرخوری کردهاند، حتی اگر واقعا زیاده روی نکرده باشند. از سوی دیگر، مردان نیز در کنار زنان ۹۳ درصد پیتزای بیشتر و ۸۶ درصد سالاد بیشتری میخورند.
فرقی نمیکند یک غذا سالم، کم کالری، پر کالری، کم قند، فاقد گلوتن یا پر قند باشد؛ ما فراموش کردهایم قدر غذا خوردن را بدانیم. این طبقه بندیها باعث شدهاند خود را در خوردن غذا محدود کرده و مرتب احساس گناه کنیم. این طرز فکر خطرناک است، چون به آنچه میخوریم و آن طور که میخوریم لطمه میزند. بنابراین به جای آنکه غذا خوردن را به عنوان رفتاری در نظر بگیرید که بر آن کنترل دارید، آن را به مانند یک مشکل شخصیتی میپندارید. یعنی اگر غذای سالمی بخورید، آدم خوبی هستید و اگر غذای ناسالمی بخورید، آدم بدی هستید.
مراقب زبان خود باشید. نحوه صحبت کردن شما درباره مواد غذایی و ارتباطتان با غذا بخشی از مشکل است. در انتخاب کلمات بیشتر دقت کنید و بهتر است از صفات خوب یا بد استفاده نکنید. مثلا به جای گفتن اینکه «باید سالاد بخورم؛ اما میخواهم بد شوم و بوریتو بخورم» بگویید، «سالاد کالری کمتری دارد، اما خوردن بوریتو لذت بخشتر است.»
به جوانب مثبت امر بیاندیشید. هر ماده غذایی مزیتی دارد. بدیهی است که یک تکه کیک شکلاتی به اندازه یک سیب مغذی نیست. اما به جای آنکه خود را به خاطر خوردن کیک سرزنش کنید، بهتر است به جوانب مثبت خوردن یک کیک شکلاتی فکر کنید. گاهی خوردن کیک برایتان لذت بخش است یا مجبورید در مراسم مختلف مانند جشن تولد بهترین دوستتان کیک بخورید.
از جبران مافات خودداری کنید. هرگز برای تسکین احساس گناهی که بعد از غذا خوردن به شما دست داده، روی تردمیل نروید. همه ما این کار را انجام دادهایم. حتی شاید در آن لحظه احساس خوبی هم داشته باشیم، اما در درازمدت لطمه میبینیم. احساسی که بعد از شکستن رژیم غذایی به شما دست میدهد، احساس خوشایندی نیست. از طرفی، رفتارهایی که برای جبران مافات انجام میدهید، صرفا باعث تشدید احساسات منفی شما خواهد شد. متخصصان تغذیه در این باره میگویند: «بهتر است آنچه را که خوردهاید بپذیرید و تصدیق کنید که احساس خوشایندی ندارید، اما خود را برای خوردن یک غذای ناسالم سرزنش نکنید و به آینده بیاندیشید.»
جایی برای خوردن تنقلات باقی بگذارید. زیاد به خود سخت نگیرید، چون احتمال دارد رژیم غذایی خود را بشکنید. مثلا ممکن است به جای شام، بعد از ناهار دسر بخورید. داشتن یک برنامه غذایی مشخص با اهداف معین میتواند احساس گناه بعد از غذا خوردن را از شما دور نگه دارد.
منبع: shape